پارکینسون یک بیماری عصبی پیشرونده شایع در افراد میانسال و مسن است. نرخ شیوع این بیماری در افراد بالای ۶۵ سال حدود ۱.۷ درصد است و از اینرو یک تهدید جدی برای سلامتی افراد میانسال و مسن محسوب می‌شود. در حال حاضر هیچ درمان قطعی برای کاهش سرعت یا درمان پارکینسون در دسترس نمی‌باشد.

لرزش در حالت ایستا، میوتونی عضلات، کندی حرکات، حالت فیزیکی غیر طبیعی و راه رفتن غیر طبیعی از جمله مشخصات پارکینسون است. تخریب یا مرگ سلول‌های عصبی یا نورون‌های دوپامینرژیک در ناحیه mesencephalic substantia nigra در مغز و در نتیجه کاهش سطح دوپامین در جسم مخطط به عنوان علت بالینی پارکینسون شناخته می‌شود. از اینرو در حال حاضر یکی از درمان‌های اصلی پارکینسون تزریق دوپامین است. با اینحال با گذر زمان از تاثیر تزریق دوپامین کاسته شده و عوارض ناخواسته دیگری بروز می‌کند.

طب سوزنی یکی از روش‌های رایج مورد استفاده در طب جایگزین برای درمان پارکینسون است. ادعا می‌شود طب سوزنی قادر به کاهش علائم پارکینسون بوده، از پیشرفت بیماری جلوگیری می‌کند، فاقد عوارض ناخواسته ناشی از مصرف دارو است و بطور کلی کیفیت زندگی بیماران را ارتقاء می‌دهد.

مکانیسم اثر طب سوزنی در درمان پارکینسون:

تنظیم عملکرد نورون‌های دوپامینرژیک: مطالعات انجام شده بر روی موش نشان داده است که طب سوزنی می‌تواند از طریق تحریک تولید آنزیم تیروزین هیدروکسیلاز فرایند ساخت دوپامین را تقویت کند.

کاهش اثر استرس‌های اکسیداتیو: فرایندهای اکسیداتیو و وجود رادیکال‌های آزاد می‌تواند به مرگ سلولی ختم شود. این درحالی است که در مطالعات انجام شده بر روی موش مشخص شده است که عملکرد سیستم آنتی اکسیدانت در موش‌های مبتلا به پارکینسون ضعیف است. استفاده از تکنیک طب سوزنی الکتریکی می‌تواند عملکرد سیستم آنتی اکسیدانت را تقویت کند و از اثر مخرب رادیکال‌های آزاد در بافت عصبی بکاهد.

جلوگیری از پاسخ‌های التهابی: تخریب بافت عصبی به ایجاد پاسخ‌های التهابی منجر می‌شود که می‌تواند باعث تشدید پروسه بیماری شود. بر اساس آزمایشات مختلف مشخص شده است که استفاده از طب سوزنی می‌تواند از تولید فاکتورهای التهابی بکاهد. در یکی از مطالعات بر روی موش‌های مبتلا به پارکینسون مشاهده شد که استفاده از طب سوزنی سبب افزایش سطح فاکتورهای CD3، CD4 و CD8 در خون  و کاهش میزان TNF آلفا می‌شود.

پیشگیری از مسمومیت نورون:

آمینواسیدهایی مانند گلوتامیک اسید و آسپارتیک اسید در صورت رهاسازی به مقدار زیاد، می‌تواند ‌آثار سمی بر عملکرد نورون‌ها داشته باشند. این درحالی است که بنظر می‌رسد طب سوزنی از طریق تحریک و تولید انتقال‌دهنده‌های گلوتامات در مغز، از آثار سمی آنها می‌کاهد.

تنظیم هموستازی کلسیم: اختلال در هموستازی کلسیم یکی از فاکتورهای مهم در مرگ سلول‌های عصبی دوپامینرژیک است. در حالت عادی پمپ‌های غشایی مسئول حفظ تعادل کلسیم سلولی هستند. آسیب سلولی سبب اختلال در عملکرد پمپ‌ها و در نتیجه افزایش کلسیم درون سلول می‌شود که می‌تواند به مرگ سلول ختم شود. بر اساس بررسی‌ها استفاده از طب سوزنی با تحریک عملکرد آنزیم‌های خاصی به متابولیسم کلسیم کمک کرده و از تجمع آن در سلول پیشگیری می‌کند.

تنظیم عملکرد میتوکندری:

مشاهده شده است که در آغاز پارکینسون نقص در عملکرد میتوکندری‌ها در بافت عصبی سبب کاهش تولید ATP شده و در نتیجه باعث عدم تعادل در پتانسیل غشا و همچنین تولید رادیکال اکسیژن و در نهایت تخریب نورون می‌شود. این درحالی است که طب سوزنی می‌تواند آسیب‌های وارد شده به میتوکندری را کاهش داده و فعالیت کمپلکس II در میتوکندری را افزایش دهد.

مهمترین آثار درمانی طب سوزنی در پارکینسون:

بهبود کیفیت زندگی بیماران:

اگرچه داروهای رایج مورد استفاده برای پارکینسون می‌توانند به بهبود عملکرد نورون‌ها کمک کنند اما عمدتا عوارض جانبی جدی خصوصا از نظر روحی به همراه دارند. این درحالی است که طی بررسی‌های انجام شده استفاده از طب سوزنی بطور قابل توجه‌ایی افسردگی در افراد مبتلا به پارکینسون را کاهش داده است.

رفع اختلالات حرکتی:

بر اساس مطالعات انجام شده استفاده از طب سوزنی در ناحیه جمجمه همزمان با مصرف دارو توانسته به طور موثرتری به بهبود اختلالات حرکتی کمک کرده و سرعت پیشرفت بیماری را کاهش دهد.

تقویت فعالیت مغزی:

نوار مغزی یا الکتروانسفالوگرام که معیاری از فعالیت الکتریکی مغز است، می‌تواند وضعیت عملکردی نواحی مختلف مغز را نمایش دهد. متابولیسم کم سلول‌های مغزی، سرعت پایین هدایت پیام در نوار عصبی و تخریب نورون‌ها می‌تواند شدت امواج تتا و دلتا را افزایش دهد و از شدت امواج آلفا و بتا بکاهد. این تغییر در شدت امواج مختلف مغزی با مرحله ابتلا به پارکینسون در ارتباط است. بررسی شدت این امواج در افراد مبتلا به پارکینسون نشان داده است که استفاده از طب سوزنی طی ۳۰ روز توانسته شدت امواج آلفا و بتا را افزایش داده و از شدت امواج دلتا و تتا بکاهد. که این نشانه بهبود در عملکرد الکتریکی مغز است.